یکشنبه، خرداد ۳۰

p35

من از وقتی یادمه داشتم می خندیدم
محاله کسی بخنده من خندم نگیره و نخندم
معلم فیزیک درس میداد من میخندیدم ، عصبانی شد گفت توام که همیشه نیشت بازه
معلم ریاضی از کلاس بیرونم کرد دوستم بش اصرار میکرد نکنه من به جفتشون میخندیدم
سر یکی از میدونای شلوغ، مامانم خورد رو زمین و ماشین هم زیاد ، من خندیدم ، یه هفته بام قهر کرد
دزد داشت کیف مامانو میکشید من قهقهه میزدم ، داد زد بم فحش داد
هر یه جمله ای که بابا گفت من قهقهه زدم مامان بم هشدار داد الان عصبانی میشه بابا، من باز خندیدم
اسمایلی =)) که اومده بود تا مدت ها نگاهش می کردم میخندیدم
نزدیکای کنکور همه واس درس خودکشی میکردن من نمره هام 6 و 7 میشد کف حیاط مدرسه بودم از خنده
از خواب بیدار میشدم یادم به خوابم می افتاد تو تخت از خنده دست و پا می زد
به گوشیم زنگ زد گفت 1ساله با دوست پسرم دوسته و خیلی فابن ، قطع کردم زنگ زدم به دوستم تعریف کردم و خندیدم
کنکور قبول نشدم ، مامان و شقایق گریه میکردن ، من میخندیدم و دل داریشون میدادم
داییم مرد ، بابا خیلی با ملاحظه و آروم بم گفت ، که فرداش امتحان دارم شوکه نشم ، من قهقهه زدم باز، بابا تا مدت ها ناراحتم بود
یه موقعی میرفتم صدای خنده دانلود میکردم ، هی پخش میکردم و خودم باش قهقهه میزدم
از دیروز تا حالا هم هرچی اون تیکه از پست سیاوش که نوشته : یارو هر هر خندید و رفت " رو میبینم بی اختیار میزنم زیر خنده
نگران خودمم :-" آخه من اینقدر ها هم شاد نیستم

پنجشنبه، خرداد ۱۳

p34

خیلی جدی میگه قرآن مجید با قرآن کریم چه فرقی داره؟
میگم فرق نداره
میگه چرا ،فک کنم به این کوچیکا میگن قرآن مجید به اون بزرگا میگن کریم
!

چهارشنبه، خرداد ۱۲

p32

مزخرف ترین حس حسیه که جلوی بقیه ی احساسات آدمو میگیره

پنجشنبه، خرداد ۶

p-1-3

من از همه ی آدم های جدیدی که شمارو تغییر میدن متنفرم
از همه ی شمایی که تغییر میکنین و دیگه آدم قبل نیستین متنفرم
من از تنهایی خودم که علتش تغییرای شماست بیشتر از همه متنفرم

دوشنبه، فروردین ۳۰

p31

خیط میشم و از خیطی خود خوشحالم

جمعه، فروردین ۲۷

p21

خوبی روزای قبل میان ترم هم اینه که حداقل مطمئنم دارم یه درسُ از بقیه عقب می افتم

شنبه، فروردین ۷

p11

یه حس مزخرفی هم هست که فک میکنی واسش با همه ی دوست دختر /دوست پسر های قبلی و بعدیش فرق میکنی

شنبه، اسفند ۲۹

4-12

یه حسی از صب تا حالا داره بم میگه دم آخری جلو 88و بگیر و هرچی ازت گرفته رو ازش پس بگیر
نزار اینجوری بره

پنجشنبه، اسفند ۲۷

3-12

همش دلتنگیه
یه بار شکل ناراحتیه ، یه بار فوضولی ،یه بار حسودی ، یه بار امیدواری

دوشنبه، اسفند ۱۷

1-p-12

دلمون به دل همه راه داره
جز اون که باید داشته باشه

پنجشنبه، اسفند ۶

.....

عکس و فیلم و کادو و کارت پستال واسه من خاطره نمیشه
خاطره واسه من یه تیکه کاغذ کادوئه
یا یه کاغذ که سرکلاس دوستم توش یه جمله نوشته
یه پوست شکلات ،یه مارکرخشک شده ،شیشه عطر خالی مامان
یه تیکه روزنامه که بابا یه هفته تو جیبش نگه داشته من بیام بم بده
و ....
خاطرات من همه چیزاییه که مامان موقع خونه تکونی میریزه تو سطل آشغال
در حالی که داره غر میزنه آخه اینقدر آشغال جمع میکنی که چی؟

8->

امروزمنتظر تاکسی بودم
خانمی با 2 دندان طلا در بالا ، 2 دندان طلا در پایین
تشریف اورد تو حلق من
و گفت میخوای حضرت فاطمه دوسِت داشته باشه؟
گفتم ها؟؟؟
گفت میخوای حضرت زهرا دوسِت داشته باشه؟
پس بَکِش پایین
بَکِش پایین ،و بعد خودش مقنعه منو کشید پایین و رفت

جمعه، بهمن ۲۳

:-)

حس خوبی داره
نگاه کردن به عصبانیت دیگران
با آرامش

شنبه، بهمن ۳

blank

همون لحظه که شماره هاتو پاک کردم
تمام خاطرات و احساساتم هم پاک شد
دیگه هیچی یادم نمیاد
الان
از هر احساس و خاطره ای
خالیم

چهارشنبه، دی ۲۳

:-B

چندهفته ای هس با حقیقت روبه رو شدم
خوشم اومده
یکی دوباره منو با حقیقت روبه رو کنه