با خوندن 3-4 تا کلمه ی اول شعرای مریم حیدرزاده
یه حس چندش اور ،با چند برابر سرعت گردش خونم تو بدنم جریان پیدا میکنه :-|
جمعه، آبان ۲۹
چهارشنبه، آبان ۲۷
دوشنبه، آبان ۲۵
چهارشنبه، آبان ۱۳
:-"
یه جسد داریم تو دانشگاه،که همه با همین کار میکنن
سرش همیشه بسته است ، یه پارچه روشه که خشک! نشه!
حالا این ترم ما سر و گردن داریم و دفعه اول بود که می خواستن سرشو باز کنن و من با این که ترم پیش دستمو تو همه جای لگن بدبخت کرده بودم ،داشتم از بقیه می پرسیدم یارو زنه یا مرد!!!!
یعنی که آره ، ما جنسیتو از رو قیافه تشخیص میدیم :-"
سرش همیشه بسته است ، یه پارچه روشه که خشک! نشه!
حالا این ترم ما سر و گردن داریم و دفعه اول بود که می خواستن سرشو باز کنن و من با این که ترم پیش دستمو تو همه جای لگن بدبخت کرده بودم ،داشتم از بقیه می پرسیدم یارو زنه یا مرد!!!!
یعنی که آره ، ما جنسیتو از رو قیافه تشخیص میدیم :-"
اشتراک در:
پستها (Atom)