شنبه، شهریور ۲۷

میرقصید فک کنم

عروسی بود و همه تو هم تو هم میرقصیدن
ما هم واس خودمون اون وسطا تکون میخوردیم
دی جی گف شلوغ کنین
ما شلوغ کردیم اونام شلوغ کردن
گف قر بدین
ما قر دادین اونام قر دادن
گف بپرین بالا
ما پریدیم اونام پریدن
ما زود تر رسیدیم زمین
اونا با انحراف رسیدن یا ما
خلاصه ما فرود اومدیم رو زمین
اونا فرود اومدن رو پا ما
رو خودمون نیوردیم
گف بتابین
ما تابیدیم اونام تابیدن
نمیدونم چجوری تابیدن
آرنجشون خورد تو بازو ما
والا ما بازم رو خودمون نیوردیم
حالا دو ماه گزشته
کبودی آرنج که خوب شد
این استخون پا که درد میکنه رو نگه داشتم یادگاری عروسی دختر خاله

سه‌شنبه، شهریور ۲۳

به هیچ جام نیس اما به بعضی جاهام هست

وقتی چیزیو دوست ندارم و به خاطرش ناراحت نمیشم خیلی خوشحال میشم ، اما این فکر که عکس اون موضوع چقـــــــــدر میتونه خوشحالم کنه حرصمو در میاره